تاريخ : چهار شنبه 3 / 7 / 1391برچسب:, | 11:19 | نویسنده : م

باز باران با ترانه...می خورد بر بام خانه... خانه ام كو؟ خانه ات كو؟ آن دل دیوانه ات كو؟ روزهای كودكی كو؟ فصل خوب سادگی كو؟ ***یادت آید روز باران گردش یك روز دیرین؟ پس چه شد دیگر ، كجا رفت؟ خاطرات خوب و رنگین در پس آن كوی بن بست در دل تو ، آرزو هست؟ ***كودك خوشحال دیروز غرق در غم های امروز. یاد باران رفته از یاد،آرزوها رفته بر باد. ***باز باران‌،‌باز باران می خورد بر بام خانه بی ترانه، بی بهانه شایدم! گم كرده خانه؟...